فیلم از طریق فلشبکهایی،علاقه شدید مردی سالخورده به زنی را که نمی تواند متعلق به شخصی باشد را روایت می کند.مرد سالخورده در کافه جزئیات برخورد با او را شرح می دهد و...
یک مرد جوان توسط یک ناخدا در مورد وسوسه کننده هشدار داده می شود. با این وجود ، او خود را عاشق می بیند.
دانلود فیلم The Devil Is a Woman 1935 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
به احتمال زیاد هرگز یکی از فیلم های عجیب و شگفت انگیز جوزف فون استرنبرگ را ندیده اید، به تصویر کشیدن آن برای شما اساساً غیرقابل درک است. این یکی از آن برخوردهایی است که در واقع باید آنجا باشید تا به آن برسید. تصاویر دوست داشتنی و جذاب او برای همه ترجیحات نیست. این به این معنی نیست که هیچ مکان رایج علمی را برای ترجیح دادن آنها یا احساس متوسط بودن در صورت عدم پذیرش آنها، قبول کنید. تصاویر متحرک استرنبرگ مانند دوغ هستند. برخی از افراد، از جمله شما، دوغ را به عنوان یک درمان عالی می دانند، اگرچه برخی دیگر آن را وحشتناک ترین نوشیدنی ممکن می دانند. شیوه تفکر واقعگرایانه استرنبرگ این بود که یک فیلم تا زمانی که عالی به نظر میرسد نیازی به داستان بسیار قابل توجهی ندارد. به ندرت کسی با این تفاوت که فیلم های او مطمئناً عالی به نظر می رسند، متفاوت است. در درک او فیلمبرداری فوقالعاده و درخشان با کنتراست بالا که عملاً استاندارد فیلمهای هالیوود دهه سی و چهل بود، کاملاً عالی بود. مانند یک اثر هنری از کاراواجو، صنعتگر بینظیر رنسانس ایتالیایی، هر نما در هر صحنه، فرد اصلی را روشنفکر نشان میدهد و در مقابل بنیادی کسلکننده است. اگرچه کاراواجو به پایه های متوسط علاقه داشت، اما مجموعه های فون استرنبرگ مهمانی پر از جزییات هستند - هزارتوهای نرده ها، پله ها، شبکه ها، صندلی ها، درختان، جاده های پر پیچ و خم تنگ، با شخصیت های اصلی و فعالیت هایی که اغلب توسط دود، مه ابری می شود. ، مقطع، زائده درختان منحنی، جوجه های تاژک زنی، کولاک کوفتی. صاحب نظران ادعا کرده اند که این شیوه برخورد با ضبط به طور کلی شخصیت های او را غیر انسانی می کند. من باید با این رزرو موافق باشم که تماشای آن هنوز فوقالعاده لذتبخش است - و به آن نیز توجه کنید، زیرا استرنبرگ از صدا استفاده میکند. لیوانهای شراب سوزان، کبریتهای روشن، پاها، لباسهای شستوشو، و 1000 صدای کوچک دیگر بهعنوان بلوکهای ساختاری اضافی از طرح هزاران و سکسی استرنبرگ، با یک امتیاز کامل همراه میشوند. ریمسکی-کورساکوف موسیقی شیطان را بانویی زنده کرد، چنان با رشد شخصیتها، به ویژه در بخش اصلی تصویر، به نظر میرسد که شبیه یک باله میشود.
استرنبرگ در بهترین حالت خود بود. در هفت عکسی که او در تلاشی مشترک با مارلین دیتریش دلپذیر ساخته بود، و او بدون شک در بهترین حالت خود زیر نظر او بود. Satan Is A Lady باقیمانده اینهاست و احتمالا بهترین آنهاست. طبق بخش دادههای تصادفی IMDb، دیتریش به اندازهای مشکوک بود که یک چاپ بدون نقص از تصویر را در یک طاق نگه داشته است. با تشکر فراوان از شما، مارلین، که اکنون می توانیم در حرکت بی عیب و نقص DVD شرکت کنیم. به نظر میرسد که شیطان یک بانو است، بدون شک دیدگاه خلاقانه فون استرنبرگ را به بهترین شکل دریافت کرده است. این فقط ناچیزترین طرح را دارد که در عین حال یک اثر بصری و شنیدنی است. با معافیت قابل تصور Shamed، یکی از اعداد استرنبرگ شک من را تأیید می کند که او به همان اندازه خوشحال می شد که مدل هایی در اندازه واقعی داشت تا در مجموعه های لذت بخش خود حرکت کنند، همانطور که پرینسیپال سرگرم کننده های با استعداد پول زیادی را برای گذاشتن در اختیارش خرج می کرد.
23 مفسر منفرد من تلاش های جسورانه ای برای به دست آوردن تجسم The Devil Is a Woman انجام داده اند. آنها همه چیز را از یک فرضیه مازوخیستی فرویدی گرفته تا پیام یک فرد مسیحی شایسته از استرالیا در مورد ایده شیطان به ما داده اند. من نمی توانم با اکثریت محتوای گزینه آخر مخالفت نکنم، با این حال به نوعی این حس و حال و هوای دیگری وجود دارد که آن و بخش بزرگی از نظرسنجی های مختلف، اهمیت واقعاً فیلم را نادیده می گیرند - در صورتی که یک فیلم داشته باشد. و استرنبرگ احتمالاً به ما اطلاع میداد که این کار را نمیکرد و نیازی به این کار نداشت. The Devil Is a Woman نه تنها با توجه به ظرفیت هیپنوتیزم کننده استرنبرگ به عنوان تهیه کننده فیلم، بلکه به دلیل توانایی بازیگری سه کارگردان، مارلین دیتریش، لیونل آتویل و سزار رومرو، از ابتدا تا انتها توجه شما را به طرز شگفت انگیزی جلب می کند. نارضایتیها این بوده است که به شدت ضعیف است، با این حال من میپذیرم که به این دلیل است که برنامهریزی نشده بود که یک نمایش باشد، اما یک طنز باشد. متوجه می شوم که در تمام طول آن پوزخند زدم. به طور مثبت، شخصیت دیتریش، مادرش (آلیسون سیپوورث) و جادوگر پیر رئیسی که با یک نگاه به او نگاه میکرد سرگرمکننده بود. ادوارد اورت هورتون در نقش آلکالد لمسی علاوه بر این، یک غوغا بود. رومرو (بچه یار لاتین)، آتویل (قانونگذار رسمی نیروهای مسلح سختگیر)، و دیتریش (کنیز شگفتانگیز کمعمق و سخت) همگی در نوع خود و شاید از خود سرگرمکنندهها کلاهبرداریهای سرگرمکننده بودند!
شاید یوزف فون استرنبرگ وقتی همه چیز گفته شده و انجام شده است پیروز شده باشد.
دانلود فیلم The Devil Is a Woman 1935 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
با فرض اینکه شما کاملاً از استرنبرگ پیروی کرده اید، می توانید درک کنید که این ثانیه در حال آمدن است. هر یک از فیلمهای او از زمانی که با دیتریش همراه شد، توسط قدرتی فریبنده کنترل میشد که منحرف میشد و به این سو و آن سو در میان او و دوربین منتشر میشد، با این حال پیوسته در یک اکشن میجنگید تا در دنیایی آشکار باقی بماند. حاکم سرخ چندی پیش از این تنها به دلیل شباهت اندک به تاریخ، مجموعه ای از تجربیات که به طور کامل به احترام شدید او برای تاجگذاری دیتریش به عنوان حاکم هالیوود تغییر داده شد، حفظ شد. این فیلمی پر از دیوار و دردناک بود که بر روی هر یک از پیکره های تغییر شکل یافته از چهره های غم انگیز، هر نقاشی دیواری بدشکل روی دیوارهای کلیسای عجیب منعکس شده بود.
اما در اینجا او سرانجام تسلیم می شود و مدیریت می شود. به قیمت نوعی آرامش، انگار فهمید که او را بعد از The Devil Is a Woman از دست خواهد داد و خودش هم گم خواهد شد. این آخرین فیلم او با دیتریش بود و شاید آخرین باری که او تغییری ایجاد کرد. کل فیلم یک رؤیای حبابآلود است که دیگر در مورد آن توضیح نادرستی وجود ندارد. خداروشکر، انتظار می رود که در اسپانیا اتفاق بیفتد، با این حال هر چقدر هم که Sovereign در روسیه رخ می داد.
بنابراین دنیایی تصور میشود که بهعنوان یک گرگ و میش در زیر سروها، پیادهروی کمی بیرون از راهنماهای معمولی، با هر قدمی که در دود چند لوله تریاک پنهان میشود، سایههای مخفی شکلگرفته و بلند، در وسط، بهطور ضعیف تصور میشود. زمزمه کردن با خلأ پشت فریب. دلیل آن این است که این فصل مرسوم جشنواره است، تعهد هفت روزه سکس فریبنده و جذاب از پشت حجاب، درون گروه های چرخان و باران های کانفتی. با این حال، دوباره دیتریش با یک ارابه عجیب و غریب مانند حاکم فعلی فیلم گذشته وارد صحنه می شود، هر دوربین روی او، هر یک از مردان مجموعه ای از چشمان او را مجذوب چشمان او می کند و وعده چیزهای شیرین می دهد.
اما استرنبرگ اینطور نیست. فقط برای یک بار هم که شده، مثل یک پرنده عاشق اینجا اپیلاسیون می کنم. ما در استراحت مضطرب شناوریم، اما باید به اندازه کافی روشن بمانیم تا ببینیم خیال از کجا میرود. یک منبع در بخشی از راه کشف شده است، دستیابی به این موضوع دشوار نیست. مرد، یکی دیگر از اشترنبرگ عاشق، داستان هایی را در مورد این بانوی ظاهرا شرم آور می پیچد، و چه مقدار از آن معتبر است یا صرفاً ترفندی برای ناراحت کردن مرد بد جنسی؟ آیا او شیطان است یا شیطان در چشمان مشتاق ما؟
او بسیار رفتار می کند، همانطور که ما در ابتدا با او آشنا شدیم، یک موجود داغ، دلربا و جنسی است، اما اینطور نیست. نیاز به ایجاد تفاوت بنابراین ما رویاهای بیشتری می بینیم، به امید اینکه چهره پشت نقاب را ایمن کنیم.
یک بار دیگر به این واقعیت کنونی ظاهر می شویم، که خود با احساسی توهمی طنین انداز است، بدون تقسیم منطقی بین داستان و حقیقت، برای یک واقعیت بزرگ. صحنه ای در تئاتر که در آن او به سرنوشت اجازه می دهد تا کارت ها را معامله کند. معشوقه منفور اسلحه را برمی دارد و به سمت فرمانروای قلب ها شلیک می کند.
اما از درگیری بعدی عزیزان گذشته است، حتی از آخرین منحنی که ما را دور می کند و دوربین را با او برای یک فینال نجات می دهد. با دانستن تمسخر، سرچشمه واقعی فانتزی وجود دارد که ما در این مرحله ندیده ایم. بنابراین یک فیلم موضوعی است در مورد بانوی داستان، فانتزی درباره ما که او را در خواب می بینیم، کسی که هنوز در بیرون از لبه حضور دارد و در عین حال بدون تحریف و غیر مادی تا آخر. بررسی کنید که آیا میتوانید آن را تشخیص دهید، و با فرض اینکه فیلم به سادگی تحت تأثیر قرار گرفته، شگفتانگیز است یا در ساختار آن فانتزی تغییر کرده است. منظورم این است که به احتمال زیاد، او همان فرمانروای قلب است، که در حال تنظیم مجدد عرشه است؟
بدون این فیلم، هیچ چشمان کاملا بسته ای وجود ندارد که تا این حد پیش برود.
بالاخره ظاهری از فرسودگی جهانی وجود دارد که چهره دیتریش را به جلو می برد، نوعی انصراف غیر عاطفی از کارت هایی که آن طور که هستند، یا مدتی پیش مدیریت می شدند. تقریباً مطمئناً ولز بارها این را دید و او را در فیلم The Devil Is a Woman Contact of Abhorrent بیست سال نه چندان دور انتخاب کرد. خط جدایی او در آن فیلم به این موضوع می پردازد که چرا چیزی که شما در مورد افراد می گویید فرق می کند. به اینجا مربوط می شود.
دانلود فیلم The Devil Is a Woman 1935 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
پس از تماشای بیشمار Satan is a Lady، هنوز نمیتوانم از شور و شوق خود در مورد صحنههای خاص بگذرم: اگر هنوز فیلم را ندیدهاید، دست به کار شوید. با فرض اینکه به خوبی متوجه شده اید، لذت آن را با مطالعه این خطوط دوباره تجربه کنید.
1. مهمتر از همه: صحنه ارائه کونچا در وسط گروه ها و کالسکه های شهربازی. مدخل او به سختی آماده است: ابتدا نگاهی کوتاه به سنورای نسبتاً تار میاندازیم که از یک گالری بهعنوان یک مزاحم است. در این میان، موسیقی غوغایی از آهنگهای منصفانه بیپروا است، تصاویر به شیوهای مونتاژ آشفته، صفحه پر از دستهها، وسایل بادی، تزیینات و کنفتیها، صدا و تصاویر بهنظر میرسد که بهطور تصادفی بریده شده و جمعآوری شدهاند.
موسیقی کاکافونیک از ناکجاآباد به نمایشگاه های ترومپت تغییر می کند که ظاهر کالسکه Concha را گزارش می کند. دیش دوربین از یک برآمدگی به سمت جاده پایین می آید و به دنبال تزئینات سفید آویزان پایین تر است. کالسکه سفید کونچا از سمت چپ وارد میشود که توسط چند پونی سفید کشیده شده است، دو کالسکه با لباس سفید. او در فضایی از بادیهای سفید و احتمالاً صورتی جدا شده نشسته است، مجموعه تافت تیره معروف خود را با کلاه همسان، روکش تیره تیره و دستکشهای نواری تیره، زیر ناخنهایی که واقعاً قرمز رنگ شدهاند، همانطور که بعداً وقتی انگشتش را تکان میدهد، میبینید. آنتونیو. او تودهای عظیم از میخکهای سفید را به سینهاش گرفته است که آنها را به سوی گروههای محترم پرتاب میکند. در همین حین، در نمای نزدیکتر، از سمت راست وارد میشویم، سه کالسکه تاریک که توسط رقبای شگفتانگیز قوی کشیده شدهاند، در داخل چند بانوی جوان که به وضوح بر اساس گروه و رفتار خود تصمیم میگیرند، کلاس کونچا را ندارند. کل صحنه تزیینات، وسایل بادی، کانفیتی را خفه می کرد.
اگر این به خودی خود باعث افزایش موی شما نمی شود، جنسی ترین، تحسین برانگیزترین و به طرز حاشیه ای ترین "موسیقی رقص اسپانیایی" همراه با طعنه های کونچا وجود دارد. نمای نزدیک. هیچ آهنگ بیرحمانهای در شهربازی برای او وجود ندارد! صحنه آنقدر غنی است که باید چندین بار دیده (و شنیده شود).
2. صحنه دیگری که به طرز عظیمی توسط موسیقی به دست می آید. ریمسکی یا فالا نیست، استرنبرگ احتمالاً مقدار زیادی از موسیقی رایج اسپانیایی را کشف کرده است که من نمیتوانم تشخیص دهم که استاد نیستند، با عرض پوزش. کونچا اخیراً آنتونیو را اغوا کرده است تا با او به محل رقصش برود، جایی که آنها باید یک نوع خداحافظی با مقداری اسپرسو داشته باشند. آنها قبل از ورود در گمنامی ظاهر می شوند. یک کارگر در ورودی را باز می کند که به سادگی یک لبه مشبک چوبی است. کونچا جلوتر می رود و از پله ها می رود. دوربین بیرون در گمنامی می ماند. کل عروج او از منظر بیرونی قابل توجه است، پله ها دوباره از بیرون جدا می شوند و فقط با روکش های چوبی بسیار کم رنگ سفید رنگ شده اند. کونچا لباس و روبند سفید حاشیهای خود را میپوشد و از پلهها جلوتر از آنتونیو بالا میرود، پنکهاش را در دست راست میگیرد، هنگام عبور از آن، تزئینات را با آن جدا میکند و آرنج چپ خود را بسیار به سمت بیرون باز میکند. حدس میزنم این روشی است که خانمهای اسپانیایی لاس زدن پلهها را بالا میبرند. او دقیقاً چندین بار به پشت سر نگاه می کند تا مطمئن شود که آنتونیو دنبال می کند. او در مسیر خود از یک تابلوی نقاشی با نور عظیم عبور میکند (ترکیب دیگری از یک گاو نر، جعبه کونچای بیرونی را آویزان میکند، البته بعداً میآید) و در میانه راه با گروه منصف دیگری در طبقه همکف ملاقات میکند. او با یک هفت تیر در داخل جعبهاش چند توری بادی اضافه میکند.
در همین حال، موسیقی که ریمسکی در طول صحنه در "خیابان سیکامورز" بود، دوباره به یک قسمت آهنگین و تحسینبرانگیز تغییر میکند. از آهنگی که کونچا از پله ها بالا می رود و بالن ها را پرتاب می کند.
3. کل فیلم مملو از چنین شگفتی هایی است، قدردانی کنید.
دانلود فیلم The Devil Is a Woman 1935 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
این باقیمانده از هشت تلاش هماهنگ شده استرنبرگ-دیتریش بود و، مشابه رابطه خارج از صفحه نمایش آنها، سازماندهی آنها بر روی صفحه نمایش تا حدودی در حال تبدیل شدن بود. این نشان میدهد.
یکی که شیطان را از عکسهای قبلی جدا میکند این است که به نظر میرسد فون استرنبرگ در به رخ کشیدن برتری مارلین کمتر سریع عمل میکند. هنگامی که در پیام رسان مقدس آبی، مراکش یا مطمئناً هر یک از دیگران، از نمونه های نور درخشان استفاده می کرد تا به چهره او درخشش معمولی دیگری بدهد - چیزی که او هرگز نمی توانست سرگرم کننده های مختلف را به دست آورد - او در حال حاضر شبیه به بقیه بازیگران است. انگار او برای مجموعه مهم بود. به همین ترتیب، ترجمه دیتریش از شخصیت او تا حدودی کسل کننده است. همه چیز غمگین و ملودراماتیک، فاصله زیادی با نمایشگاه های تضمین شده ای که او در مراکش و Red Sovereign برگزار کرد. این به ویژه برای این مهم است، همه چیز برابر است. برای اینکه داستان کار کند، مارلین باید برای جمعیت جذاب به نظر برسد، بنابراین ما میتوانیم ببینیم که چه چیزی برای عزیزانش جذاب است. از آنجایی که تصویر او بیهمدلانه و کسلکننده است، و باعث میشود مردان برای جلب توجه او به یکدیگر تیراندازی کنند.
به غیر از این، چیز دیگری در اینجا اتفاق نمیافتد. داستان تقلیدی رایگان از کارمن است. پیشرفتهای بصری استرنبرگ مثل همیشه زیباست، و با محیط منصفانه، او واقعاً با تزئینات زیر و پوششهای پر زرق و برق به هم میریزد، اگرچه نمایاندن کونچا به عنوان یک حشره، با تزیینات وب او ممکن است تا حدودی سست شود. به همین ترتیب با Red Sovereign، تلاشی برای تنظیم این فعالیت با قطعات محبوب موسیقی سبک قدیمی وجود دارد، برای این وضعیت، کاپریچیو اسپانول ریمسکی-کورساکوف، با این حال به خوبی توسعه نیافته است.
وجود دارد. به هر حال چند رفتار در جبهه بازیگری. لیونل آتویل به خصوص عالی است. Atwill یکی از آن افراد سرگرم کننده غیرمعمولی بود که معمولاً ممکن بود یک ارائه حمایتی فراتر از مضحک ارائه دهد، اما کاملاً مجهز بود تا بتواند کنترلی بر روی یک قطعه داشته باشد، زمانی که در یک کار احساسی جدی تر نمایش داده می شد. اما او در واقع بر این باور است که درخشش «بازیگر شخصیت»، که واقعاً طنزهای بزرگی از جملههایی مانند «خارجانگیزترین لذت» ایجاد میکند، زیرا در واقع یکی از مکانهای محکم شیطان یک بانو است که از طریق بازیگران آن متوجه میشود. چگونه می توان عنصر سبک دل را از دقیقه های جدی ساخت. برای مثال، نمایش ادوارد اورت هورتون (احتمالاً محبوبترین همدم فرد آستر) بهعنوان یک شخصیت قدرتمند میتواند عجولانه به نظر برسد، با این حال وقتی او همچنین به تثبیت Concha اعتراف میکند، صحنه برای افراد پوزخند بازی میشود. پوشیدن آلوارادو نیز در یک کار تقریباً آرام - و بنابراین سرگرم کننده - عالی است. به همین ترتیب، این بازیکنان حمایت کننده نیز عالی هستند، زیرا سزار رومرو، مرد اصلی بعدی، به طرز غم انگیزی بخش سنگینی از یک عملکرد را منتقل می کند.
به نظر می رسد که هر دو با ارتباطات خاص و ماهر خود در برنامه خروج، دیتریش و فون استرنبرگ اساساً تلاشی غیرصادقانه در این مورد انجام می دادند (البته به طرز عجیبی دیتریش این را به عنوان شماره یک فیلم خود نامید). بدیهی است که برخی می توانند بگویند که حتی یک تلاش نیمه تمام از یک رئیس خارق العاده و یک نماد صفحه نمایش باید بسیار عالی باشد، اما بعد از حاکم سرخ باشکوه (یک فیلم دیتریش-استرنبرگ که واقعاً کار می کند) این چیزی شبیه به یک شکست است.
دانلود فیلم The Devil Is a Woman 1935 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
باقیمانده هفت تلاش مشترک دیتریش و فون استرنبرگ، جنسیت گرایی داستانی را که بر اساس آن ساخته شده است، تجربه می کند، و صادقانه بگویم که این داستان نیز تا حدودی خراب است. من یکی از علاقهمندان اصلی داستانهایی نیستم که شامل یک خانم زیرک باشد که مردی را چنان میراند که با جذابیتهایش بیدفاع شود، با این حال علیرغم بیرحمیاش، همچنان به دنبال او میگردد (مثلاً «اسارت انسانی» توسط دبلیو سامرست موام که در سال 1934 با بت دیویس فیلمی ساخته شد، سال قبل از این سال). در اولین داستان پیر لوئیس، که آهنگسازی وسوسهانگیزش در برخی مواقع به تبعیض جنسیتی فرو میرفت، مردی که به او ارجاع میشود در نهایت احساس میکند به اندازه کافی سیر شده است و او را کتک میزند. او این را بسیار دوست دارد که او بر آن غالب می شود، بدون شک... اوه.
این منطقی است که چرا اداره Roughages ملودی را کنترل می کند "(اگر عذاب نیست) پس اینطور نیست "t Love" از فیلم، صرف نظر از این که آیا در کنار گوش دادن به اکانت های صوتی که به پایان می رسد، در آیاتش شهوترانه به نظر نمی رسد (مثلاً "اگر شما را دیوانه نکند، نمی تواند عشق باش"). در فیلم The Devil Is a Woman ما واقعاً صدای ضرب و شتم را می شنویم، اما پس از آن دیتریش می کوشد: "به من نگاه کن. ببین، پاسکوالیتو. من کتک خورده ام. متوجه می شوم که وحشی بوده ام، با این حال آن را جبران می کنم. به من بگویید چه چیزی شما به من نیاز دارید که انجام دهم." موهای او دو حلقه گرد در جلو دارد، که نشاندهنده نمایش گویا از ترز-لویز د سوردا است و واضح است که اشارهای به ساختارهای زندگی زنانه دارد، دهانش درست تا گوش اوست و خودش را تقدیم میکند، با این حال از حس شهوانی صحنه به طور جدی کاسته میشود. در نتیجه وحشیگری واقعی، که با توجه به اینکه نشان داده شده است که درست است، توسط دیتریش تصدیق می شود و در تغییر رفتارش قدرتمند است، ناراحت کننده تر است.
دیتریش دقایق خود را در فیلم The Devil Is a Woman، شبیه زمانی که او نشان می دهد که روپوشش را پوشیده و با چشمانی درهم و برهم به لیونل آتویل خیره می شود، و بعد به طور قاطع پارچه ای شیک را باز می کند و دستانش را دراز می کند و نافرمانی به او خیره می شود. The Devil Is a Woman با لباسهای دوستداشتنی، مقنعهها و مو/آرایشی از اعتبار بالایی برخوردار است، که شاید این توضیحی است که دیتریش آن را تا این حد ترجیح میدهد. پلانهای مجموعهای باشکوه و شگفتانگیز هستند (ورودیهای آهنی و پنجرهها زنگ میزنند)، و صحنههای گروهی که زندگی در اسپانیا را نشان میدهند، نیرومند هستند. این یک صحنه کوچک است، با این حال من دیدن هنرمند سرگردان در قطار (به وضوح لویزا اسپینل، نامشخص است)، احتمالا بیشتر از هر چیزی که دیتریش انجام می دهد، دوست داشتم. فیلم، و به این دلیل نیست که او اسپانیایی نیست، اما این کمکی نمی کند. از همان ابتدا او بیش از حد آرایش شده است و به سختی به نظر می رسد که در اتاق کارکرد غلتک های سیگار جا می شود. همانطور که او با تحسین کننده خود دوبار برخورد می کند، غیرمنطقی رفتار می کند و می پرسد که آیا او تنها کسی است که به روشی بی معنی و اغراق آمیز است، و این در کنار سایر دقایق احساسی که در آن به طرز عجیبی نقش آفرینی می کند، به نظر می رسد که دیتریش تلاش می کند (و غفلت می کند) به «اسپانیایی عمل کند». " این یک فرد تحریککننده است و دیتریش آن را بهطور غیرقابل تصوری بازی میکند، همانقدر که گفتن آن من را عذاب میدهد. نمایشگاه های ملودیک او هم سطح هستند. در اینجا به اندازه کافی برای تماشای آن وجود دارد، با این حال میتوانید سایر فیلمهای دیتریش/فون استرنبرگ را بهبود ببخشید.
دانلود فیلم The Devil Is a Woman 1935 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
این یک فیلم عجیب و غریب است، شاید به این دلیل که بخش کوچکی از یک داستان در آن وجود دارد، و به طور همزمان از طریق جلوه های بصری مختلف و دیدن زنی در زندگی واقعی که به نظر می رسد از نظر روحی یا اخلاقی کوتاهی می کند، مزیت شما را حفظ می کند. (بعداً عنوان).
من با استفاده از تصاویر «متفاوت»، به این اشاره می کنم که بسیاری از صحنه ها مسدود شده اند، اگر این کلمه درست باشد. شما باید به هجوم کوفتیها، اندام درختان، گروههای بزرگ یا هر چیز دیگری در کمتر از 33 درصد از فیلم نگاهی بیندازید. به ندرت هیچ عکسی واضح نیست، به جز نماهای نزدیک از ستاره، مارلن دیتریش، یا دو مرد مرتبط با او، لیونل آتویل و سزار رومرو. این امر به ویژه در 10 دقیقه ابتدایی The Devil Is a Woman 80 دقیقهای که در آن نمایشگاه پرتلاطمی را که در جادههای اسپانیا اتفاق میافتد، مشهود است. با این حال، تصویر DVD واضح بود و به طور کلی این یک فیلم بصری مناسب است. صحنههای متعددی به من کمک کرد تا نماهایی را که ۱۰ سال یا بیشتر پس از ساخت The Devil Is a Woman در فیلم The Devil Is a Womanهای نوآر پیدا میکنید، به خاطر بسپارم.
بسیاری از داستان در فلاشبک روایت میشود، همانطور که آتویل، مردی با تجربهتر، میبیند. یک صندلی پشت یک میز و تلاش برای متقاعد کردن رومرو گل میخ جوان که با "Concha" مخرب (دیتریش) درگیر نشود، و داستان های تکان دهنده ای را که در تلاش برای مجذوب کردن آن زن پشتکار داشت، مرور می کند.
دیتریش شاید نقشی را بازی می کند. سطحی ترین فردی که در هر نقطه ای از فیلم خواهید دید. او فقط از مرد کارکشتهتر میخواهد پول نقدش را بگیرد (گلی، آیا خانمها واقعاً این کار را میکنند؟) و مردان مختلف را مانند یک آدامس گزنده دور میاندازد. او با آتویل مانند خاک برخورد می کند و در هر دری که باز می شود او را تضعیف می کند. او این موضوع را محرمانه نمی کند و هر بار به او آسیب عمیقی وارد می کند، با این حال شیره ناگوار باعث می شود که بیشتر و بیشتر بخواهد! او به عنوان یک قاعده باز می گردد و می پرسد، راستش را بخواهید!! از نظر مردانه، تماشای The Devil Is a Woman عملاً لذت بخش است. من نیاز داشتم که وارد صفحه شوم، آتویل را ربودم و به او سیلی بزنم و به او بگویم: "بیدار شو ای احمق." کاستی کاملاً رقت بار او با این خانم تماشای آن برای من ناامید کننده بود.
دیتریش آنقدر غایب است که تماشا کردن او عملاً مجذوب کننده است. نمی توانم به بخشی از کامنت های سرد و سختی که یواشکی از زبان او بیرون می آید، اعتماد کنم، انگار که چیزی نیست و او چندین بار این را گفته است. شاید او داشت. نام The Devil Is a Woman به گونه ای است که شیطان در کتاب مقدس به عنوان کسی که می تواند چیزهای مخرب را برای ما جذاب ترین جلوه دهد به تصویر کشیده شده است. به هر حال موضوع The Devil Is a Woman این است: مرد ضعیف است و یک بانوی لذت بخش می تواند او را وادار به انجام کارهایی کند که برایش ناله می کند. "پاسکوالیتو" آتویل (همانطور که کونچا وقتی به چیزی نیاز دارد او را صدا می کند) نمونه بارز آن است.
علی رغم هر یک از توصیه ها، شخصیت رومرو نیز به تعقیب بانو می پردازد. معلوم می شود که آتویل بلافاصله حسادت می کند. او متوجه آن می شود (او نمی تواند او را بدون توجه به آنچه تضمین می کند ترک کند) و یک دوئل دنبال می شود. در پایان، یک شگفتی بزرگ دیگر از دیتریش دریافت می کنیم.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.