در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Rajnigandha 1974... لطفا منتظر بمانید ...
هنگامی که یک مصاحبه شغلی در بمبئی شعله ای قدیمی را درون او زنده کرد ، زنی مستقر در دهلی که با دوست پسر خود رابطه پایدار دارد مجبور می شود که با احساسات واقعی خود کنار بیاید.
دانلود فیلم Rajnigandha 1974 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
یک مادر جوان دوستداشتنی از دهلی، که رابطه ثابتی با دخترش سانجی دارد، به بمبئی میرود تا شغل دیگری را به عنوان معلم در یک مدرسه محله دنبال کند. او در خانه یکی از دوستانش میماند و با عشق گذشتهاش، ناوین، یک جوان خوشبین که مدتها قبل در یک عکس خشم از او جدا شده بود، ملاقات میکند. حضور نوین در زندگی او احساسات قدیمی را احیا می کند و او به تدریج از رابطه خود با سانجی ترسیده است، اغلب با این دو مرد مخالفت می کند و نمی تواند نتیجه بگیرد که واقعاً چه کاری باید انجام دهد. این داستان اساسی نمایش ذهنی غیرمعمول باسو چاترجی راجینیگاندا است. علاوه بر این، مطمئناً برای آن زمان و در بسیاری از سطوح، شگفتانگیز و غیرمعمول است.
تصویر یک مرد متفکر، راجنیگاندا در مرکز توجه تمام شدهاش در نقطهنظر بانوی اصلی عجیب است. به ندرت مورد قضاوت یا محکومیت قرار می گیرد، و این تضاد درونی او است که روندها را هدایت می کند. چاترجی، به سبک خود و ستودنی خود، فیلمی میسازد که به طرز بیتکلفی معقول و لذتبخش است، هم از نظر کیفیت فیلمبرداری و هم در ارتباط با صراحت. سبک حساب کاربری تقریباً شبیه چیزی است که امروز داریم، بدون گروه بندی معمولی، فقط دو ملودی در کل فیلم، هر دو در پشت صحنه پخش می شوند در حالی که داستان به جلو منتقل می شود. دو جواهر ملودیک "Kai Baar Yuheen" و "Rajnigandha" که توسط Salil Chowdhury شکل گرفته است، به ترتیب توسط Mukesh و Lata Mangeshkar به طرز درخشانی اجرا می شوند.
به تصویر کشیدن وجود طبقه کارگر شهری هند، چهره های Chatterjee. چگونه می توان هوای این محیط، شخصیت های آن را که عمدتاً شامل افراد معمولی، دانشمند و به ویژه تجربه قهرمان اصلی است، دریافت کرد. داستان بهطور کلی از طریق صحنههای مکالمه به طرز خیرهکنندهای خوب جریان مییابد، اما به همین ترتیب به تماشاگران خود نگاهی شایسته به عالی بودن جوامع شهری که در آن قرار دارد میدهد. بمبئی بسیار لذت بخش است - کافه ها، سواحل دریا، و بالشتک های آن، به خوبی معرفی شده اند. گفتمان بسیار ساده و آرام است. Rajnigandha در مجموع تصویری پیروزمندانه از چیزی است که قبلاً آن را سینمای بسیار جذاب می نامیدند.
ویدیا سینها هم از نظر ظاهر و هم از نظر روحی روانش بسیار بازیگران هستند، با این حال علیرغم اینکه او در درون عالی و قدرتمند است. با توجه به مرزهای فیلم، این فرد دردسرساز ممکن است توسط یک سرگرم کننده مجهزتر با اعتقاد بیشتری بازی شود. این شغل واقعاً به یک سرگرمکننده با تجربهتر نیاز دارد که بتواند پیچیدگیها و سایههای زیاد این بانوی درهم تنیده را به خدمت بگیرد - با فکر کردن به زنان خارقالعاده آن سالها، مانند جایا بهادوری، شبانه ازمی، و ترجیحات، سرگرمکنندههایی که قبلاً این راه را نشان دادهاند. آنها می توانند با انجام بسیار کم انتقال دهند. این به این معنی نیست که سینگ عالی نیست - او خوب است، اما عدم مشارکت او نشان می دهد، علیرغم این واقعیت که ظاهراً او به پیشرفت شما ادامه می دهد.
این دو مرد به طرز فوق العاده ای توسط آمل پالکار و دینش تاکور. پالکار، در اجرای ارائهاش، در نقش سانجی صمیمی است، و تاکور، کاملاً معکوس او - نگه داشته و کنترل شده - حرکتی باشکوه و زمینگیر در نقش ناوین ارائه میکند. راجنیگاندا، اگرچه به سرعت فریبنده است، به بخش پایانی خود می رسد، جایی که به یک نمایش ذهنی مهم تبدیل می شود. این به سادگی به پیشرفت خود ادامه می دهد و شما فقط نمی توانید تا آخر پیش بینی کنید که چگونه داستان بسته می شود و این جایی است که فیلم امتیاز می گیرد. علیرغم دریافت برخی اعلانهای خاص هنگام تحویل، Rajnigandha همچنان الماسی است که به طور جدی اشتباه ارزیابی شده است و متاسفانه همینطور است. این یک فیلم دوست داشتنی است، و ای کاش علاقه مندان به فیلم امروز دوباره آن را کشف می کردند، خیلی مثل من.
دانلود فیلم Rajnigandha 1974 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
نقش قهرمان را این بار ویدیا سینها بازی می کند. با این حال او دوباره شعله قدیمی دو مرد را بازی می کند. آمل پالکار خجالتی چوتی سی بعات در «راجانیگاندا» به یک آدم غمگین عصرانی مانند تبدیل می شود و «الک باهوش» اسرانی آن فیلم در اینجا جای خود را به دیلیپ تاکور ساکت و دردناک می دهد. این دو فیلم ارتباط بسیار نزدیکی با یکدیگر دارند و در یک دنیای عالی باید به عنوان بخشهای دوست یکدیگر در نظر گرفته شوند (با استفاده از زبان apwbd w.r.t MD و IE).
در اینجا، مناسبتها مطابق با یکدیگر دیده میشوند. از دیدگاه ویدیا معشوقه او مردی متفکر (آمل پالکار) است که مسئول بی پروایی، سخت گیری و بی توجهی است. با این حال، او در کنار چشمه کمک ثابت او است. به نظر می رسد که آنها یک زندگی ایده آل به عنوان یک تیم در بمبئی داشته باشند تا اینکه یک کارمند جدید او را به دهلی هدایت می کند که در آنجا با مردی از قبل با بازی دیلیپ تاکور ملاقات می کند. او او را میدانست که پنهانی او را میپرستد، اما از آنجایی که او هرگز به احساساتش به او اعتماد نکرده بود، او بیدفاع بود و باید ادامه میداد. در حال حاضر، او با ظرافت و شاید خودخواهانه آرزو می کند که او در نهایت ستایش خود را برای او اعتراف کند. این، حتی در حالی که او یک معشوق قابل اعتماد (در واقع، معیوب) در بازگشت به خانه داردحالا، بازی حدس و گمان آغاز می شود و جمعیت به سمت خود می آیند. بهش میگه یا نه؟ چرا به او نمی گوید؟ او خیلی بدیهی است که او را خیره کننده کرده است. نمی تواند ببیند؟ با این حال، حتی در حالی که او چند درهای بالقوه را باز می کند، نیازهای لازم را نمی گوید و او در کنار و کنار، درمانده است.
در ناامیدی که در پی می آید، او به سبک زندگی قبلی خود به بمبئی باز می گردد. با در نظر گرفتن همه چیز، او مخفیانه انتظار نامه ای از او دارد. در نهایت ظاهر شد، اما با شرمندگی او، فقط نامه ای است که او را در ملاقات پربارش ستایش می کند و نه چیزهای دیگر (هر چند که او می تواند اندازه گیری کند که یک تن استنباط شده است). سپس، یک روز در حالی که او برای یک نامه دیگر از او تنگ می نشیند، یک نفر تعداد زیادی شکوفه های راجانیگاندا را در ورودی او منتقل می کند. با این حال، این از طرف تحسین مرموز او در آن چارچوب ذهنی از طرفداران قابل توجه او در بمبئی نیست و پس از آن روز واقعیت بر او می گذرد. عملی بودن بر اشتیاق بی امان غلبه دارد. رویاها جای خود را به دنیای واقعی می دهند و او دل به شخصیت آمل می دهد.
این چقدر واقعی است؟ زندگی ما چگونه است و در عین حال پیشرفتی از تصمیمات و احتمالات است و زمانی که آنها تأثیر می گذارند، خوش شانسی رخ می دهد و عشق شکوفا می شود و زمانی که اینطور نیست، شخص در حال تلاش برای مقابله با شرایط پیچیده پرستش و زندگی است. علاوه بر این، ما با انبوهی از پرس و جوها باقی مانده ایم که با "چه می شود اگر..." شروع می شود. در واقع، چوتی سی باات و راجانیگاندا شبیه خواهران دوقلو هستند و تصاویر خود را از یکدیگر تنظیم می کنند. در حالی که در قسمت قبلی، جایی که لحن به طور قابل توجهی خنده دار تر است، از پیروزی آرون بر حریف خوشحال می شود، اما در دومی، که لحن بسیار احمقانه تر است، اما نمی توان تلخی عمیقی برای شخصیت دیلیپ احساس کرد. . آنها داستانهای غیر مستقیم ندارند، نقاط دوربین عجیب و غریب، مراکز عمیق، نماهای نزدیک وحشیانه، برداشتهای طولانی، نقض 180 درجه و غیره و غیره ندارند، اما قلب دو فیلم کاملاً در موقعیت مکانی قرار گرفته است و هر دو در موقعیت قرار دارند. آثار هنری IMO با توجه به این واقعیت که علاوه بر این واقعیت که آنها از شرایط معمولی و متعارف طراحی می کنند، با این حال به چنین حقیقت عالی و بی تکلفی در نحوه رفتار ما و ساختن به این راحتی در آن تأسیسات می پردازند. ساختار حاصل، مکانی از قلبهاست که با بلوکهایی از ستایش کار شده است، راههایی که فقط برای جسوران باز میشود.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.