جوانی به نام «مانتی بروگان» (نورتن)، به کارهای خلاف کشانده شده و پخش کننده ی موادر مخدر شده است. سرانجام او دستگیر و به هفت سال زندان محکوم می شود. او در آخرین روز آزادی، زندگی خود را مرور و از خودش سؤال می کند که کی و چرا در چنین مسیر خلافی افتاد...
داستان ساعت بیست و پنجم در شهر نیویورک و روزهای پس از وقوع حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر جریان دارد و ساعتهای پایانی دوران آزادی «مانتی بروگان» را به تصویر میکشد که به قاچاق مواد مخدر متهم شده و در دادگاه به هفت سال حضور در زندان محکوم میشود.
"مونتگومری بروگان" که توسط پلیس مبارزه با مواد مخدر متهم شده است،تصمیم می گیرد در 24 ساعت باقیمانده تا زندانی شدن هفت ساله اش زندگی اش را دوباره ارزیابی کند...
مونتگومری بروگان، فروشنده مواد مخدر نیویورکی که در گوشه و کنار DEA قرار دارد، زندگی خود را در 24 ساعت باقی مانده قبل از مواجه شدن با یک حکم هفت ساله زندان، دوباره ارزیابی می کند.
ساعت بیست و پنجم آخرین روز آزادی یک جوان را قبل از شروع تحمل هفت سال حبس برای تجارت مواد مخدر به تصویر می کشد. او که تا صبح با دو دوست صمیمی مرد و دوست دخترش در شهر پیچیده است ، مجبور می شود زندگی خود و اینکه چگونه خودش را در شرایط سخت خود قرار داده ، دوباره مورد بررسی قرار دهد ، که به یک فینال تکان دهنده و ناراحت کننده منجر می شود
دانلود فیلم 25th Hour 2002 (ساعت بیست و پنجم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
این قطعا اسپایک لی در راس بازی خود است! «ساعت 25» یک درام کاملاً شخصیت محور است که پر از شخصیت های درگیرکننده، پیچیده و دیالوگ های تند است. من دوست دارم که اسپایک چگونه اجازه میدهد صحنهها پخش شوند، بدون اینکه خیلی نگران کاهش سرعت بازی باشم. من مطمئن هستم که برخی از آنها شکایت خواهند کرد (و این احتمالاً دلیل موفقیت بزرگ نبودن فیلم را توضیح می دهد) که فیلم خسته کننده و کند است. اگر این کار را انجام میدهند، احتمالاً به این دلیل است که مخاطبان به تماشای فیلمهایی با میلیونها کات در یک صحنه عادت کردهاند و زمان بیشتری بر روی صحنههای اکشن و سکس تأکید میکنند تا توسعه شخصیت. شخصیت ها آنقدر توسعه یافته بودند که با هر یک از آنها ارتباط عمیقی احساس می کردم. این روزها به ندرت اتفاق می افتد که من واقعاً در فیلم 25th Hourی غرق شوم و این یکی از آن موارد نادر بود. همچنین ممکن است به این واقعیت مربوط باشد که من با بسیاری از این نوع شخصیت ها در زندگی واقعی آشنا هستم. شما شخصیت بری فلفل را دارید، که این بازیبازی خوش صحبت است که با وجود این واقعیت که خشن است و خیلی دوستداشتنی نیست، به خوابیدن با زنهای زیادی ختم میشود. و شخصیت فیلیپ سیمور هافمن وجود دارد، که مردی تنها و متوسط است، که از جامعه بیگانه شده است، زیرا شبیه آدونیس نیست. این یک واقعیت خشن است که مردان خوش تیپ با اندام زیبا از تند و تیز بودن دور می شوند و همچنان یک زندگی دوستی فعال دارند، در حالی که مردان با ظاهر متوسط می توانند شخصیت های بزرگی داشته باشند و زنان مورد پسند آنها قرار می گیرند، اما این در واقع یک واقعیت است. مطمئناً، این درست نیست که هافمن به دنبال یکی از دانش آموزان زیر سن خود هوس کند، اما من مطمئن هستم که اگر ده برابر ظاهر بهتری داشت، مردم آنقدر منزجر نمی شدند - زیرا خدا می داند که معلمانی که با دانش آموزان خود می خوابند مانند یک بیماری همه گیر جهان را فرا می گیرد.
رویکرد این صحنههای تعامل شخصیتها تقریباً مستندگونه است که به ویژگیهای جذاب فیلم میافزاید. من صحنه بین پپر و هافمن را دوست دارم، جایی که آنها در مورد قرار ملاقات صحبت می کنند و پپر دوست خود را به عنوان بخشی از صدک 62 در دنیای دوستیابی توصیف می کند. گاهی اوقات وقتی از شخصیتهای اصلی منحرف میشوید، روی شخصیتهای فرعی تمرکز میکنید، اما در ساعت بیست و پنجم اینطور بود، زیرا آنها در زندگی مونتی بسیار ضروری هستند و به مخاطب اجازه میدهید آنها را از درون و بیرون بشناسد مفید است. .
بازی فوق العاده است. ادوارد نورتون همیشه درخشان است. اما بازیگران مکمل به همان اندازه قوی هستند. بری پپر نیز بازیگر فوق العاده ای است، و جالب است بدانید که او اهل ونکوور است، با این حال او به طور متقاعدکننده ای در شخصیت یک نیویورکی واقعی زندگی می کند. برایان کاکس فقط حدود 20 یا 30 دقیقه در فیلم 25th Hour حضور دارد، اما حضور او بسیار به یاد ماندنی است و او کاملاً باشکوه است. پس از دیدن او در این فیلم، باید او را به لیست بازیگران مورد علاقه ام اضافه کنم. طعنه آمیز است که او عملاً در هر فیلم دیگری ظاهر می شود، با این حال هرگز به رسمیت شناخته شده ای که سزاوار آن است، نمی رسد. به امید روزی که او این کار را انجام دهد. حتی تونی سیراگوزا مرا تحت تأثیر قرار داد. من زیاد با او آشنا نیستم، اما یک بار او را دیدم که در برنامه "The Tonight Show" به عنوان مهمان حضور پیدا کرد، و به نظر مرد باحالی با حس شوخ طبعی است، اما مطمئن نبودم که چگونه می تواند در برنامه حضور داشته باشد. در یک نقش جدی دراماتیک خوب، او عالی است، و لهجه اوکراینی را به سختی به زبان می آورد. من هم دوست داشتم که شخصیت او هر چند وقت یک بار به جای این شخصیت های خارجی در فیلم 25th Hour ها که انگلیسی را کامل صحبت می کنند، فقط با لهجه، انگلیسی اش را به هم می زند. من همیشه به دیدن فیلیپ سیمور هافمن افتخار می کنم، کسی که هرگز در تحت تاثیر قرار دادن شکست نمی خورد. یکی از دلایلی که من اینقدر جذب او شده ام این است که او هم مثل من یک مرد با ظاهر متوسط است، با این حال نقش های مناسبی را دریافت می کند و مانند اکثر بازیگران در محدوده وزنی اش به عنوان «چربی چاق» تایپ نمی شود. بنابراین من او را به عنوان الهام بخش همه بازیگران مشتاق اضافه وزن می دانم. من یک بار نقدی را برای "Magnolia" خواندم که در آن شخصی او را به خاطر زشت بودن مورد سرزنش قرار داد. البته این شخص چیزی در مورد بازیگری خود ذکر نکرده است، اما این فقط نشان می دهد که ما در جامعه امروزی چقدر سطحی هستیم. بسیاری از مخاطبان آنقدر به دیدن بازیگران و بازیگران زن با چهره های تقریباً عالی و اندام تقریباً عالی عادت کرده اند که تحمل دیدن بازیگرانی را ندارند که شبیه «مردم عادی» هستند. چند وقت یکبار بیرون راه می روید و افرادی را می بینید که شبیه تام کروز و گوئینت پالترو هستند؟ حتی این نمایش های به اصطلاح واقعیت سعی می کنند زیباترین افراد ممکن را در خود جای دهند. بنابراین مردم هیپنوتیزم می شوند و فکر می کنند که واقعیت است. من مردی دگرجنسگرا هستم، بنابراین طبیعتاً در مورد لذت بردن از مناظر بازیگران زن زیبا باز هستم، اما این بر احساس من در مورد توانایی های بازیگری آنها تأثیری نخواهد داشت. و تماشای زنان زیبا به تنهایی مطمئناً یک فیلم را خوب نمی کند (یعنی «فرشتگان چارلی»). صحبت از زنان زیبا، آنا پیکوین و روزاریو داوسون هستند. Paiquin در نقش خود بامزه و مؤثر است، اگرچه از نظر فنی شبیه به نقشهایی است که او در «HurlyBurly» و «It's the Rage» بازی کرد. فقط امیدوارم او به عنوان شلخته نوجوانی که عاشق همخوابی با مردان مسن تر است، تایپ نشود. اما او بازیگر خوبی است و علیرغم این شباهت ها، رویکردهای متفاوتی را در مورد هر یک از شخصیت هایش اتخاذ می کند. روزاریو داوسون با فیلم داغ و داغتر می شود. وقتی آن تریلر را دیدم که او با آن لباس نقرهای در باشگاه در حال رقصیدن است، نمیتوانستم جلوی خود را بگیرم و با خودم فکر نکنم، "پای چپم را میدهم تا با آن دختر ازدواج کنم." خوب، خوشحالم که می بینم نقش های خوبی دریافت می کند که توانایی های بازیگری او را تحسین می کند. او واقعاً خارج از زیبایی فوقالعادهاش، حضوری قدرتمند در صفحه نمایش دارد.
من فقط دو انتقاد جزئی به فیلم دارم. یکی F.U غیر ضروری است. سکانسی که نورتون در مورد نفرت خود از مردم نیویورک و به طور کلی جهان به یک رگه آبی رنگ می پردازد. من مطمئن هستم که بسیاری در آن سکانس معنای عمیقی پیدا خواهند کرد، اما من احساس میکردم که بیجا و فرصتی است برای یادآوری مردم که این یک مشترک اسپایک لی است، زیرا شبیه مونتاژ مسابقهای در «حق را انجام بده» است. چیز.' اسپایک در تفسیر اشاره کرد که این صحنه در فیلم 25th Hourنامه بوده و از رمان اصلی اقتباس شده است، اما من مطمئن هستم که او آن را فرصتی عالی برای درج یکی از علائم تجاری کارگردانی خود می دانست. انتقاد دیگر من استفاده از فلاش بک است. امروزه، برخی از کارگردانان احساس می کنند که حل شدن در فلاش بک ها و نشان دادن زیرنویس هایی که مطالبی مانند «سه سال قبل» را می خوانند، انجام شده است، اما مخاطب به نوعی سرنخ نیاز دارد که ما به گذشته برمی گردیم. در صحنه ای که داوسون و دوستش در زمین بازی هستند و نورتون برای اولین بار با او ملاقات می کند، آشکارا یک فلش بک است زیرا داوسون یونیفورم مدرسه خصوصی کاتولیک را پوشیده است. اما صحنه های دیگری هم هست که تا زمانی که فیلم را با تفسیر اسپایک تماشا نکردم متوجه نشدم فلش بک است. اما حتی بدون اینکه بدانم آن صحنهها فلاش بک هستند، من احساس نمیکردم که پرت شدهام، بنابراین این همیشه نشانه خوبی است.
علاوه بر «F.U. سکانس، علائم تجاری اسپایک دیگری نیز وجود داشت که به نظر من به خوبی از کار درآمدند، مانند شات عروسکی معروف او. فیلم طولانی است، اما طولانی نیست. همانطور که گفتم، این اسپایک در راس بازی خود است. من شخصاً طرفدار اکثر کارهای او هستم، حتی "تابستان سام". طرفداران دیگر نیز باید تحت تاثیر قرار گیرند. جهنم، حتی اگر طرفدار اسپایک لی نیستید، باید قدر ساعت بیست و پنجم را بدانید! این یک درام هوشمندانه نوشته شده، با بازی خوب و شخصیت محور است که زیاد اتفاق نمی افتد.
دانلود فیلم 25th Hour 2002 (ساعت بیست و پنجم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
برای خودم، تماشای 25th Hour به نوعی شبیه خواندن با کف دست بود. با توجه به یک خط، که نماینده مسیر زندگی است، طولانی و دور امتداد می یابد، در حالی که خط دیگری منشعب می شود و در وسط کف دست شما کوتاه می ایستد. شما سوال می کنید که کدام مسیر زندگی را انتخاب خواهید کرد و اکنون در کدام مسیر هستید. شما یکی کوتاه هستید یا بلند؟ شما انتخابها و تصمیمهای مختلفی را که در گذشته گرفتهاید، زیر سوال میبرید، و اینکه کدام خط زندگی این انتخابها و تصمیمگیریها در نهایت شما را به پایین میکشاند. به طور کلی، سه شخصیت در 25th Hour اسپایک لی با همین نوع سوالات دست و پنجه نرم می کنند. ساعت بیست و پنجم که بر اساس رمانی از دیوید بنیوف ساخته شده است، اساساً سه نفر است که با انتخاب هایی که در گذشته خود انجام داده اند، و انتخاب هایی که قرار است در آینده انجام دهند - و در نهایت آنها را به کدام مسیر سوق می دهد، دست و پنجه نرم می کنند.
/>
ادوارد نورتون در نقش مونتی بروگان، مردی که تصمیم زندگیاش، تبدیل شدن به یک فروشنده مواد مخدر، او را با هفت سال حبس محکوم کرده است، "...با 84 روز مرخصی با رفتار خوب." صبح روز قبل است و مونتی بیست و پنج ساعت فرصت دارد تا زندگی خود را بررسی کند، با نزدیکترین دوستانش پیوند بزند، با خانواده خداحافظی کند، خانه ای برای سگش پیدا کند و راهی برای زنده ماندن در مفصل پیدا کند. در یک نقطه، دوست مونتی از زندانی شدن او به عنوان «...رفتن به جهنم و دیگر بازگشتن» یاد میکند و مخاطب این احساس را پیدا میکند که این فقط یک استعاره خجالتی نیست. اگر مونتی از "زمان" خود جان سالم به در ببرد، مطمئناً آن شخصی نخواهد بود که زمانی میشناختند.
با وجود اینکه در طول سالها از آنها فاصله گرفته است، مونتی تصمیم میگیرد زندگی خود را سپری کند. ساعاتی باقی مانده با نزدیکترین دوستانش از دوران کودکی، جیکوب الینسکی (فیلیپ سیمور هافمن) و فرانک اسلاتری (بری پپر). از نظر اجتماعی و اقتصادی، این دو نفر از متفاوتترین افرادی هستند که به احتمال زیاد میتوان با هم در یک فیلم وقت گذراند. تنها ارتباط واقعی آنها، ارادت عمیقی است که به دوست خود احساس می کنند. جیکوب یک معلم انگلیسی خجالتی است که استعداد او برای زبان، برای مهارت های اجتماعی او کار چندانی نکرده است. تردید به خود و شرمساری او از اینکه ثروتمند به دنیا آمده است، او را مجرد، تنها و در شغلی ناسپاس گذاشته است. او به شدت مشتاق یکی از شاگردانش، یک دختر هفده ساله زیبا و زودرس، به نام مری دآنونزیو (آنا پاکوین) است، اما میترسد که به آن عمل کند، زیرا میترسد که چنین تصمیمی منجر به اخراج او از شغلش شود، یا حتی بدتر، دستگیر شد. از سوی دیگر، فرانک در نقطه مقابل طیف شخصیت قرار دارد، او یک تاجر خوش قیافه و ثروتمند در وال استریت است که بر خلاف دوست بداخلاقش، هرگز با خانم ها مشکلی نداشته است. همچنین بر خلاف جیکوب، فرانک در احساسات خود نسبت به زندگی و زندانی شدن قریب الوقوع دوستش بسیار صریح تر است، او به جیکوب می گوید: "او از بدبختی دیگران سود می برد و او سزاوار چیزی است که به دست می آورد." شخصیت نورتون همچنین یک دوست دختر به نام ناتورل با بازی روزاریو داوسون دارد که به عقیده او ممکن است کسی باشد که او را به پلیس فروخته است. همچنین پدر او با بازی برایان کاکس، یک آتش نشان بازنشسته که دارای یک بار در استاتن آیلند است که عمدتاً به آتش نشانان خدمات می دهد، وجود دارد. هر یک از این افراد به روش خود، خود را به خاطر اتفاقی که برای مونتی میافتد سرزنش میکنند.
داستان زمانی پیش میرود که سه دوست دوران کودکی در یک کلوپ شبانه با شاگرد جیکوب، مری و مونتی جمع میشوند. دوست دختر، Naturelle، برچسب زدن همراه. این چیزی است که در این شب در این باشگاه اتفاق می افتد که هسته اصلی فیلم را فراهم می کند. اتهاماتی که مطرح می شود، لطفی که خواسته می شود، انتخاب هایی که به آنها عمل می شود، و حقیقتی که فاش می شود، مدت ها پس از پایان یافتن ساعت 25 و ناپدید شدن ساعت 25 با این شخصیت ها باقی خواهد ماند. آیا این دوستان حاضر خواهند بود قانون دویل را به معنای مجازی وضع کنند و مونتی بروگان، سگ کتک خورده نمادین را نجات دهند؟
ساعت 25 نیز بخاطر دست و پنجه نرم کردن آشکار با پیامدهای 11 سپتامبر به یاد ماندنی است. لی به طرز ماهرانه ای آن را در زیر متن داستان فرو می برد. به تصاویر آتشنشانانی که در مرکز تجارت جهانی جان خود را از دست دادهاند، که دیوارهای بار ورزشی محلی و دفاتر بالای شهر تاجران را تزئین کردهاند، اشاره شده است. به ذکر بن لادن در تفسیر گزنده مونتی؛ به امتناع سرکش فرانک اسلاتری از نقل مکان از آپارتمانش که مشرف به خرابه های برج های دوقلو است. کارگردان اسپایک لی که هرگز به ظریف بودن شهرت نداشت، این تصاویر و خشم آشکار خود را در مورد آن به دامان بینندگان می اندازد و آنها را وادار می کند تا با آن کنار بیایند. همچنین به یاد ماندنی است که نورتون در آینه حمام به هر گروهی در نیویورک حمله می کند، بدون توجه به قومیت، ترجیحات جنسی یا موقعیت اجتماعی-اقتصادی. حتی کلیسا یا خود جی سی نیز از غوغای او در امان نیستند، که وقتی مونتی متوجه میشود تنها کسی که باید در مخمصهاش سرزنش کند این است که در آینه به او خیره شده است.
کل فیلم با لحنی آرام و تقریباً افسرده پخش می شود. هیچ خندهای وجود ندارد، هیچ لحظهای که به اشتباه مهندسی شدهاند که در آن شخصیتها نان میشکنند، گریه میکنند و پشیمان میشوند - هیچ کدام از اینها. ما همانطور که مونتی احساس میکند احساس میکنیم: گیج، مضطرب، نسبت به چیزهایی که در آینده اتفاق میافتد مطمئن نیستیم و از اینکه چطور اتفاقی به این مکان رسید، و لحظهای در زندگیاش - 25 ساعت آخر زندگیاش، عصبانی هستیم.
دانلود فیلم 25th Hour 2002 (ساعت بیست و پنجم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
با دیدن «ساعت 25» اسپایک لی، باید بگویم که راضی بودم. طرح لی هم درگیر و هم صمیمانه است و جوهر واقعیت را نشان می دهد. فیلمنامه او تازه است و در عین حال تا حدودی کند است. با این حال، شخصیت های او در یک داستان واقعاً باورپذیر از پیامد می درخشند. ادوارد نورتون، در اجرای استادانه دیگری، سطح تقریباً ترسناکی از احساسات واقعی انسانی را در نقش قهرمان داستان مونتگومری بروگان نشان می دهد. بازیگران مکمل متشکل از فیلیپ سیمور هافمن، بری پپر و برایان کاکس کهنه کار، پایه محکمی را فراهم می کنند که به داستان لی اجازه می دهد آزادانه جریان یابد. در حالی که بیشتر این داستان را یک داستان تحت اللفظی می دانند، توجه داشته باشید: کاملاً آشکار است، از طریق ظرافت و «صحنه آینه دستشویی» نسبتاً واضح که اسپایک لی پیامی دارد که می خواهد به آن منتقل کند. آنچه من فکر می کنم «ساعت 25» را در سطح نظری بسیار جذاب می کند، این واقعیت است که پیام او به طرز شگفت انگیزی بدون پایان است. به تماشاگر اجازه می دهد تصمیم بگیرد که چه چیزی را از فیلم حفظ کند. این یک تجربه واقعی فیلم است. دوز وحشتناک واقعیت
دانلود فیلم 25th Hour 2002 (ساعت بیست و پنجم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من یک فیلم دیگر از اسپایک لی را قبل از ساعت بیست و پنجم دیده بودم که سه چهارم آن را فوروارد کردم. فیلم همچنان همان حس را داشت و من مجبور نبودم دیالوگهای رقت بار یا ترکیب صحنه ضعیف را تحمل کنم. من تماشای فیلمها را بدون تحریک قوی ترک نمیکنم، اما میدانید زمانی که اد نورتون نمیتواند آن را نجات دهد، فیلمی با مشکل مواجه میشود و پس از تماشای آنا پاکوین که برای بار دوم جادوی همیشگیاش را انجام میدهد، همچنان حوصلهتان سر میرود.
ارائه اسپایک لی بهعنوان این مفسر اجتماعی باهوش، اگر این تئوری با کیفیت فیلمهای واقعیاش تضعیف نمیشد، خوب و خوب بود. به عنوان یک نویسنده، باید بگویم استودیو فیلمسازی که اصرار دارد او هر گونه اقتباسی از آثارم را کارگردانی کند، دیگر هرگز با من معامله نخواهد کرد، حتی برای یک داستان کوتاه. فیلمهای او خستهکننده هستند، سرعت بدی دارند، و من را وادار میکنند که به طور جدی در مورد اینکه آیا میخواهم در دنیایی زندگی کنم که در آن افرادی با این همه استعداد کاملاً بیاستعداد میتوانند موفق باشند، تجدید نظر کنم.
این بازتابی غمانگیز در مورد ترس از نبودن است. از نظر سیاسی درست است که او هنوز به جای فیلمبرداری اپیزودهای پلیسی، فیلمهای بلند را کارگردانی میکند، که از دوربین غیرقابل تخیل او، کارگردانی مرده و تدوین ضعیف بسیار مناسبتر است.
دانلود فیلم 25th Hour 2002 (ساعت بیست و پنجم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
توقعاتم از ساعت بیست و پنجم زیاد بود. ناامیدی شروع به پرداختن به شکست ساعت بیست و پنجم نمی کند. به عنوان یکی از طرفداران آقای نورتون، خیلی سخت است که از چیزی که او در آن ظاهر می شود لذت نبرد، با این حال این مشترک اسپایک لی یک فیلم رقت انگیز است. دیالوگ پیش پا افتاده، نابخردانه و رقت انگیز است. کارگردانی، اگر وجود داشته باشد، نامنسجم است.
من فکر میکنم، در مقایسه، Revenge of the Nerds بیشتر «سختکور» و «خیابانی» است.
من نمی دانم چگونه ساعت بیست و پنجم تهیه کننده پیدا کرد مگر اینکه لی پول خودش را جمع کند.
چه هدر دادن. یک بازیگر واقعاً با استعداد همیشه در دست یک فیلمنامه و یک کارگردان است.
امیدوارم ساعت بیست و پنجم در رزومه کاری همه افراد نادیده گرفته شود.
دانلود فیلم 25th Hour 2002 (ساعت بیست و پنجم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
ساعت بیست و پنجم پوچ بود و بیش از دو ساعت به جایی نرسید. من یک پیش نمایش را دیدم و سپس با خواندن چند نقد ستایش آمیز که ادعا می کردند فیلم چه موفقیتی بود، خندیدم اما هیچ دلیلی برای آن بیان نکردم. چند حقیقت در مورد آنچه آنها می گویند وجود دارد.
مونتی یک فروشنده مواد مخدر "مرد فوق العاده خوب" است، گویی هر یک از ما تا به حال با شخصیتی مانند این ملاقات کرده ایم. این که چگونه او درگیر شد هرگز بررسی نمی شود. او فقط 24 ساعت فرصت دارد تا قبل از اینکه به زندان برود زندگی خود را تجزیه و تحلیل کند... اما او این کار را انجام نمی دهد و فعالیت هایش به طرز شگفت انگیزی پیش پا افتاده است.
ساعت بیست و پنجم کاملاً از داستان های فرعی پیش پا افتاده ای تشکیل شده است که هرگز کاوش نمی شوند. نه به درستی با موقعیت هایی که واقع بینانه نیستند حل و فصل شوند. این سوال وجود دارد که چه کسی مونتی را تحویل داده است (ویلیان شناسایی شد، اما نه معنی داشت و نه دلیلی وجود داشت که این اتفاق بیفتد.) "یهودی متنفر از خود" وجود دارد که هوس یک دانش آموز زیر سن را دارد. اینکه چرا این در فیلم 25th Hour وجود دارد (و اینکه چرا شخصیت باید یهودی باشد و از خود متنفر باشد) ناشناخته است، اما با توجه به اینکه این یک فیلم اسپایک لی است، فقط می توانم از انگیزه آن تعجب کنم. یک دلال سهام ایرلندی سفید وجود دارد که مطلقاً هیچ اخلاقی ندارد، هر دامنی را تعقیب می کند، اما هنوز هم به درستی معتقد است که بهترین دوستش باید به خاطر فروش مواد مخدر به بچه های دبیرستانی به زندان برود. بگو چی؟ سپس عملی وجود دارد که مونتی از دوست دلال سهام خود می خواهد که انجام دهد. چرا؟ من مطلقاً هیچ نظری ندارم.
میتوانم در مورد عکسهای بیمورد مرکز تجارت جهانی، فقدان هرگونه کاوش در رابطه با دوست دخترش، ادامه دهم، اما چرا آزاردهنده است. این همان فیلمی است که منتقدان به دلیل ارتباط با فیلمساز تحسین می کنند اما از نزدیک می خوانند. هیچ کس واقعاً نمی تواند تشخیص دهد که چرا فکر می کند ساعت بیست و پنجم در حال بازخرید است -- اینطور نیست. این یک فرصت غم انگیز و هدر رفته است که با شعار "تغییر زندگی در یک روز" مخاطب را فریب می دهد که محتوایی دارد. چنین فیلمی دلیل این است که در بین 25+ فیلم اسپایک لی، فقط 1 یا 2 فیلم شنیده اید.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.