خلاصه داستان : سرهنگ جان دانبار پس از اینکه بطور تصادفی سربازان اتحادیه را به پیروزی در طول جنگ داخلی هدایت می کند ، لقب قهرمان لقب می گیرد. او خواستار موضع گیری در مرزهای غربی است ، اما آن را بیابانی می داند. او به زودی فهمید که تنها نیست ، اما با گرگ ملاقات می کند که او را "دو جوراب" و یک قبیله هندی کنجکاو می نامد. دانبار به سرعت با قبیله دوست می شود و زنی سفیدی را کشف می کند که توسط هندی ها بزرگ شده است. او به تدریج احترام این افراد بومی را کسب می کند و راه های سفید پوستان خود را ریخته است

Wounded Civil War soldier, John Dunbar tries to commit suicide—and becomes a hero instead. As a reward, he's assigned to his dream post, a remote junction on the Western frontier, and soon makes unlikely friends with the local Sioux tribe.

خلاصه داستان : بابا لنگ دراز با نام اصلی بابا لنگ دراز من؛ یک مجموعه تلویزیونی انیمه ژاپنی است. (خلاصه داستان اسپویل دارد!) جودی اَبوت دختر بچه یتیمی است که با پشتیبانی مالی حامی ناشناس خود که جودی او را با نام «جان اسمیت» می‌شناسد، می‌تواند به دبیرستان راه یابد. او فقط يک بار سایۀ او را دیده است و به‌ خاطر سایه دراز پاهای او ، او را بابا لنگ دراز صدا می‌زند. در مقابل خوبی‌های حامی ‌اش تنها کاری که باید انجام دهد این است که هر ماه برایش نامه بنویسد؛ بدون اینکه انتظار دریافت پاسخ نامه‌هایش را داشته باشد.در نهایت اسمیت که عاشق پاکی و سادگی جودی شده است ، با وجود اختلاف سنی قابل توجه از او خواستگاری می کند و این برای جودی که از یک طرف علاقه زیادی به اسمیت دارد و از طرف دیگر در پاکی روابط بینشان غرق شده ، بسیار گران می آید و به شدت می گرید ولی عشق ...

Judy Abbott is an orphan living in New York, who at the age of 17 finds herself in receipt of a college scholarship and monthly allowance from a mysterious benefactor. Her benefactor believes she has great potential as a writer and wishes to see her succeed. The only payment he asks in return is that she write him a letter every month addressed to the pseudonym "Mr. John Smith", with the understanding that he will never reply.