خلاصه داستان : اولیویه - دقیق ، دقیق ، یکدست - در مدرسه حرفه ای در لیژ نجاری تدریس می کند. از او خواسته شده است که فرانسیس ، 16 ساله ، دانشجوی جدید را قبول کند. او درخواست را رد می کند و سپس شروع به تماشای ، حتی جاسوسی ، پسر جدید می کند. اولیویه چیزی می داند. بعداً همان روز ، او توسط مگالی ، همسر سابق خود ، که به او می گوید که او دوباره ازدواج می کند و باردار است ، ملاقات کرده است. به نظر می رسد اولیویه پاسخ های غریزی را دنبال می کند: "چرا امروز؟" او از ماگالی طلب می کند. او همچنان به دنبال فرانسیس است. او نظر خود را در مورد ثبت نام جوانان تغییر می دهد. تاریخچه این دو چیست؟ پس از روشن شدن آن ، اولیویه چه کاری انجام خواهد داد؟ آیا این نجار دقیق و سنجیده کنترل خود را دارد
A joinery instructor at a rehab center refuses to take a new teen as his apprentice, but then begins to follow the boy through the hallways and streets.
-
-
-
-
امتیاز روتن تومتو
88%
-
86/100
-
11 بار برنده جایزه و 12 بار نامزد دریافت جایزه