خلاصه داستان : آروناچلام داستان فیلم حول محور آروناچلام (راجینی) می‌چرخد که پسر وی‌آی‌پی روستایی است که از گذشته‌اش باخبر می‌شود، اما سرنوشت بازی خودش را دارد...

Arunachalam, the son of a prominent village elder, discovers the truth about his past.

خلاصه داستان : خلاصه داستان : وارث جوان یک خانواده ثروتمند سفر خود را آغاز می‌کند تا با اعضای خانواده estranged آشتی کند .

The young heir of a rich family embarks on a journey to effect a reconciliation between estranged family members.

خلاصه داستان : قهوه با کدال خانواده ای متشکل از سه برادر و یک خواهر. پسر بزرگ بسیار مسئولیت پذیر است و با امثال پدرش زندگی می کند. دو پسر دیگر از بند خارج شده اند. بقیه فیلم در مورد پیچ و خم های خانواده آنهاست...

Kathir's wedding brings together his two brothers and their reunion causes them to have second thoughts about their current love lives. Will each of them end up with who they want to be with?

خلاصه داستان : روح یک مادر مظلوم سعی می کند از یک زمیندار و دخترش انتقام بگیرد، اما یک مرد جلوی راهش می ایستد!

The ghost of a wronged mother tries to take revenge on a Zamindar and his daughter, but one man stands in its way!

خلاصه داستان : یک مامور که توسط ارتش هند برای مشاهده یک تروریست فرستاده شده است ، هنگامی که ماموران مخفی را در کشور خودش کشف می کند ، ماموریت خود را پیچیده می داند.

An Indian army officer goes after the mastermind behind a terror attack that also resulted in personal loss to him.

خلاصه داستان : دو مرد، یکی جوان و مغرور، و دیگری آسیب دیده - از نظر جسمی اما نه روحی - در اثر زندگی، به دلیل شرایط دور هم جمع می شوند و متوجه می شوند که از جهاتی توسط سرنوشت به هم پیوند خورده اند.

Nalla Sivam and Anbarasu meet under different circumstances and their lives are changed as they take the journey of their life.

خلاصه داستان : ساراوانان (ویشال) آقای نیس گای بی دردسر و بی خیال و بی خیالی است که عاشق مایا (هانیسکا) می شود و بیش از حد در حال بهبودی می شود. پدر سراوانان ، آالاوندان (پرابو) پسرش فلاك بك را نقل می كند كه چرا او و همسرش از هم جدا شده اند ، همچنین آرزوی خود را برای اتحاد مجدد با خانواده خواهرانش نقل می كند و برای اینكه پسرانش باید با دختران خواهران آلوندان ازدواج كنند (رامیا كریشنان ، آیشواریا) و Kiran Rathod). اتفاقاً مایا دختر رامیا کریشنان است و بقیه ماجرا به ما می گوید که آیا هر دو خانواده دوباره به هم می پیوندند یا خیر

Three brothers return to their native village to mend the relationship between their estranged father and his sisters. However, to unite the family, the brothers are told to marry their cousins.