خلاصه داستان : داستان چند دوست که برای فیلمبرداری یک مستند به یک اردوگاه خالی از سکنه سفر می کنند. چیزی که آنها پیدا می کنند بسیار شوم تر از آن چیزی است که می توانستند تصور کنند.

A group of friends travel to a secluded campsite to film a documentary. What they find is something much more sinister than they could have ever imagined.

خلاصه داستان : برف می بارد پس از یک طوفان زمستانی، پنج دوست را در یک کابین دورافتاده بدون برق و غذای کمی گرفتار می‌کند، سرگردانی به آرامی سلامت عقل آنها را می‌گیرد، زیرا هر یک از آنها تسلیم این ترس می‌شوند که ممکن است خود برف آلوده یا به نحوی بد باشد...

After a winter storm strands five friends in a remote cabin with no power and little food, disorientation slowly claims their sanity as each of them succumbs to a fear that the snow itself may be contaminated or somehow evil.