خلاصه داستان : هفت دوست برای آخر هفته دور هم جمع می شوند. جائی که قبلا در دوران کودکی گرد هم می آمدند و اکنون در آستانه تعطیلی قرار دارد...

A group of childhood friends, now in their thirties, reunite at Camp Tamakwa. Only a few of the original campers show up, but they still have a good time reminiscing. The people share experiences and grow while at the camp. They are dismayed to discover that the camp's owner, Unca Lou, is going to close the camp down.

خلاصه داستان : دوست پسر سابق یک دختر خروجی در یک سوپرمارکت در زمان تعطیل برای بازگشت مشکل برمی گردد. آنها با هم مشاجره می کنند و دوست پسر از فروشگاه اخراج می شود. بعد از اینکه ساختمان را برای گرفتن موجودی قفل کردند ، کارمندان شروع به مردن می کنند و بازماندگان باید سرانجام راهی برای فرار با زندگی خود پیدا کنند

The overnight stock crew of a local supermarket find themselves being stalked and slashed by a mysterious maniac.

خلاصه داستان : "جی کیم بال" برای بازی در فیلم جدیدش میخواهد بداند پیر بودن چه حسی دارد ، وقتی که با ساکنین خانه سالمندان ملاقات میکند سریع متوجه میشود که...

Follow actor J Kimball as he researches what it's like to be old for a role in an upcoming movie. When he meets the residents at The Coconuts convalescent home, he quickly discovers that his perceptions of the elderly may be off from today's reality. After being on the wrong end of some pranks, J enlists the help of his Hollywood friends to turn the tides. Mayhem ensues.

خلاصه داستان : کیف بدن سه داستان کوتاه در ژانر ترسناک: اولی در مورد یک قاتل زنجیره ای، دومی در مورد کاشت مو اشتباه شده و سومی در مورد یک بازیکن بیسبال...

Three tales, each more terrifying than the last… a woman who is stalked by a crazed serial killer... a man who pays the ultimate price for a beautiful head of hair… and a vision of life — seen through the eyes of a killer!