خلاصه داستان : دو جوان ساکن گتلین پس از کشته شدن پدرشان توسط برادر کوچکتر یتیم می شوند. بنابراین ، وقتی این دو پسر در بازداشت دو پدر و مادر تحت حمایت قرار بگیرند ، وحشت گاتلین به شهر تبدیل می شود. برادر کوچکتر (که در این مرحله به عنوان "شرور" شناخته شده است) مقداری بذر ذرت برای جاده خریده و آنها را در حیاط یک انبار متروکه می کارد ، او که پشت ردیف ها می رود را به شهر بیاورد. او به تسخیر همسالان دبیرستان خود می افتد و به زودی برادر بزرگتر احساس می کند که جلوی او را می گیرد

After a couple adopts a pair of orphaned brothers, it becomes alarmingly clear the boys are much more than they seem.

خلاصه داستان : این داستان از چهار کودک طبقه کارگر در یک شهر کوچک صنعتی - که بعد از دبیرستان در معصومیت 1961 راه های جداگانه خود را طی می کنند و در پایان آشفته دهه شصت دوباره گرد هم می آیند - به همان اندازه درباره بزرگ شدن سن است آمریکا همانطور که درباره تغییراتی است که شخصیتها متحمل می شوند. چهار دوست عنوان ، دانیلو متفکر ، مهاجر یوگسلاوی است که آرزو دارد نویسنده و دانشمند شود. تام ، خوش چهره و ورزشكار ، كه مقصد ارتش است. دیوید محتاط که احساسات متفاوتی در مورد ماندن در شهر و پیوستن به تجارت خانوادگی مرده دارد. و جورجیا دوست داشتنی و دلهره آور و دلخراش ، که سعی می کند همه آنها را با آرزوی زندگی یک ماجراجویی بوهمیایی القا کند. این داستان از نگاه دانیلو روایت می شود

A young immigrant comes to America in the 60s and is caught up in the counterculture movement which tests his bonds of friendship and love.

خلاصه داستان : یک رئیس پلیس شهر کوچک در انتظار ورود یک باند قاتلان است.

Following a series of drug deals and murders, three criminals -- Fantasia, Ray Malcolm and Pluto -- travel from Los Angeles to Houston, finally arriving in a small Arkansas town to go into hiding. Two detectives from the LAPD, who are already on the case, contact the town's sheriff, Dale Dixon, to alert him of the fugitives' presence in the area. Underestimating Dixon, the criminals have no idea what they are about to face.