خلاصه داستان : هانا و لیو دو دوستی هستند که تصمیم گرفتند به صورت کوله‌گرد و ارزان به استرالیا سفر کنند. آن‌ها برای اینکه بتوانند جایی برای اقامت و درآمدی برای سفرشان جور کنند، از یک آژانس کاریابی، کاری در یک بار در شهر کوچکی در جنوب استرالیا را پذیرفتند. آنها فکر می‌کردند که این فرصت خوبی برای یک تجربه جدید، دیدن کشور و آدم‌های محلی و کشف دنیایی تازه است.

After running out of money while backpacking in a tiny, male-dominated town in the Australian outback, two friends resort to a working holiday at the Royal Hotel. When the locals behavior starts crossing the line, the girls find themselves trapped in an unnerving situation that grows rapidly out of their control.

خلاصه داستان : فیلم در مورد پسریست که عاشق یک بازیگر می شود و باعث از هم پاشیدن خانواده اش می شود...

A young Aboriginal boy is torn between his unexpected love of acting and the disintegration of his family.

خلاصه داستان : "لارن" و "ند" ده روز فرصت و وقت دارند تا مادر لارن را که به طور عجیب و غریبی در شمال کشور استرالیا مفقود شده است پیدا کنند تا با جمع کردن والدینشان به آرزوی ازدواج با هم برسند. اما در این بین ماجراهایی پیش می‌آید که…

Lauren and Ned are engaged, they are in love, and they have just ten days to find Lauren’s mother who has gone AWOL somewhere in the remote far north of Australia, reunite her parents and pull off their dream wedding.