خلاصه داستان : "بیلی" یک تاتو کار است که بهترین دوستش یعنی "ناکوس" آدمی بیکار، عزب، نژادپرست است و از زیاد شدن تعداد پناهندگانِ یونان خشمگین و عصبانی است، اما "بیلی" عقایدی مخالف او دارد، آنها در "میدان آمریکا" در شهر آتن برای دیدنِ یک پناهنده سوری به نام "طارق" با یکدیگر ملاقات می‌کنند...

Tattoo artist Billy and unemployed Nakos are best friends from Athens. Old bachelor Nakos is a racist, obsessed with the victim mentality, and he rages at Greece’s increasing immigrant numbers. Billy, however, is in favor of foreigners coming. They meet in Amerika Square in Athens because of Syrian refugee Tarek.

خلاصه داستان : دکتر میانسالی در یک گروه توریستی عاشق دختر جوانی میشود, و طولی نمی گذرد که خود را میان چند دختر و پسر جوان و اهل عشق و حال می بیند ...

Kostis is a 40-year-old doctor that finds himself in the small island of Antiparos, in order to take over the local clinic. His whole life and routine will turn upside down when he meets an international group of young and beautiful tourists and he falls in love with Anna, a 19-year-old goddess.

خلاصه داستان : یک سفر ماهیگیری در دریای اژه در میان گروهی از دوستان، به محیطی عالی برای یک مسابقه بی امان تسلط مردان تبدیل می شود. همه چیز می تواند جرقه یک رقابت شدید را ایجاد کند. اما، فقط یک نفر می تواند شوالیه گرانبها را بپوشد. چه کسی خواهد بود؟

In the middle of the Aegean Sea, six men on a fishing trip on a luxury yacht decide to play a game. During this game, things will be compared. Things will be measured. Songs will be butchered, and blood will be tested. Friends will become rivals and rivals will become hungry. But at the end of the journey, when the game is over, the man who wins will be the best man. And he will wear on his smallest finger the victory ring: the Chevalier.

خلاصه داستان : مجموعه ای که در مؤسسه ای اختصاص داده شده به اجرای آشپزی و غذا می گذرد

At an institute devoted to culinary and alimentary performance, a collective finds themselves embroiled in power struggles, artistic vendettas and gastrointestinal disorders.

خلاصه داستان : حیف داستان مردی که فقط در زمان ناخوشی احساس خوشبختی می کند، مردی معتاد به غم و اندوه، که آنقدر نیاز به ترحم دارد، حاضر است برای برانگیختن آن از دیگران دست به هر کاری بزند. این زندگی یک انسان در دنیایی است که به اندازه کافی برای او بی رحم نیست...

The story of a man who feels happy only when he is unhappy: addicted to sadness, with such need for pity, that he’s willing to do everything to evoke it from others. This is the life of a man in a world not cruel enough for him.