خلاصه داستان : جان لیشیتسکی ، جوانی که بیش از مدت زمان طولانی در زندان به سر می برد ، به تازگی از سومین حبس وی آزاد شده است. در هر سه مورد ، وی به حکم قاضی نلسون بینرمان سوم محکوم شد. به همین ترتیب ، جان او را برای از بین بردن زندگی قاضی مأموریت خود قرار می دهد. ناتوان از انجام این کار ، جان بهترین کار بعدی را انجام می دهد: زندگی پسر سی ساله ممتاز قاضی ، نلسون بینرمن چهارم را نابود کنید. در آن مأموریت جدید ، جان به پایان رسید که مجبور نیست کاری انجام دهد زیرا افراد خاصی برای دریافت نلسون چهارم ، که در این روند حکم 3 ​​تا 5 سال حبس را دریافت می کند ، به پایان نرسیده اند. حبس نلسون چهارم باید برای جان کافی باشد ، کسی که می داند

When a career criminal's plan for revenge is thwarted by unlikely circumstances, he puts his intended victim's son in his place by putting him in prison...and then joining him.