FA
EN
خلاصه داستان :
کری اسکات یک بیوه با دو فرزند بزرگ است. او از زمان فوت شوهرش و در معاشرت با یک حلقه کوچک از دوستان ، زندگی آرامی داشته است. فرزندانش دیگر تمام وقت با او زندگی نمی کنند اما هر آخر هفته به خانه می آیند. او ناراضی نیست اما همچنین نمی داند که چقدر حوصله اش سر رفته است. دوست او سارا وارن او را تشویق می کند که برای ادامه همکاری با او یک تلویزیون بگیرد اما او هم چنین چیزی را نمی خواهد. او با رون کربی که مهد کودک خود را دارد و هر بهار و پاییز می آید تا درختانش را مرتب کند دوستی برقرار می کند. رون بسیار جوانتر از کری است و دوستی آنها خیلی زود به عشق تبدیل می شود. حلقه دوستانش از اینکه او چنین مرد جوانتری را می بیند تعجب می کنند و ممکن است آماده نادیده گرفتن این مسئله باشد
Two different social classes collide when Cary Scott, a wealthy upper-class widow, falls in love with her much younger and down-to-earth gardener, prompting disapproval and criticism from her children and country club friends.